سلامت نیوز:مالچپاشی در خوزستان که قرار است با نظارت و همفکری سازمان حفاظت محیطزیست انجام شود، این روزها در منطقهای از شنزارهای دشت آزادگان اجرا میشود که به گفته فعالان محیطزیست سرشار از حیات گیاهی و جانوری است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ، در هفتههای اخیر همراهی سازمان جنگلها و مراتع مانع از مالچپاشی در منطقه بیتراشد در محدوده دشت آزادگان شد. حالا محدودهای از شنزارهای حدفاصل بستان تا شهر عبدالخان به نام «بیت کوصر» در حال مالچپاشی است.
عکسهایی که فعالان محیطزیست از این مناطق به اشتراک میگذارند، نشان از نابودی پوشش گیاهی و جانوری است که قرار بود براساس مصوبات، برای مالچپاشی انتخاب نشود. آنها از دادستان دشت آزادگان و ریاست سازمان حفاظت محیطزیست خواستهاند که مانع تخریب این زیستگاه شوند.
تلاش برای توقف مالچپاشی
ستاد ملی مبارزه با گردوغبار که در سازمان حفاظت محیطزیست تشکیل شده؛ در نامهای به اداره متبوع خود در استان خوزستان خواسته است که صرفا در مکانهایی که گونه جانوری و گیاهی ندارد مالچپاشی شود.
در بخشی از این نامه که در پاسخ به مکاتبه جمعی از شهروندان و فعالان محیطزیست استان خوزستان با رئیس سازمان حفاظت محیطزیست برای ممانعت از ادامه عملیات مالچپاشی در منطقه «بیتکوصر» است، از دفتر مدیریت زیستگاهها و امور مناطق سازمان استعلام شده و آمده است:
«این دفتر ضمن اشاره بهگونههای گیاهی و جانوری خاص موجود در این منطقه و مناطق مشابه از قبیل «بیتراشد»، نسبت به اثرات سوء محیطزیستی مالچپاشی بر این گونهها ابراز نگرانی کرده و توصیه کردهاست که اجرای عملیات مذکور صرفا در مناطق فاقد پوشش گیاهی صورت پذیرد.»
دشتآزادگان با لوت متفاوت است
بخشهایی از شنزارهای خوزستان خالی از گیاه است ولی نقش مهمی در جذب آب باران ایفا میکند. مالچپاشی در این نقاط از شنزارها مانع از پرشدن سفرههای آب زیرزمینی میشود که تغذیهکننده پوشش گیاهی اطراف شنزار است.
حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران معتقد است که تپههای ماسهای در خوزستان برخلاف کویر لوت، همیشه پوشش گیاهی انبوهی دارد و مالچپاشی در مناطقی که دارای حیات گیاهی و جانوری مانند چذابه و دشت آزادگان است اشتباه است.وی که از سالهای جنگ در مورد پوشش گیاهی این منطقه تحقیق کرده است و اخیرا کتابی در این زمینه منتشر کرده است در گفتوگو با همشهری میگوید: میزان بارندگی در خوزستان قابل توجه است و برای مهار تپههای ماسهای نیاز به مالچپاشی ندارد.
در این منطقه سالانه 300میلیمتر باران میبارد و به مانند مناطق بهشدت بیابانی نیست. اینجا گونههای منحصر به فردی دارد که در سالهای اخیر چندین گونه جدید برای ایران در این تپههای ماسهای کشف شده است. مالچپاشی بقای این گونهها را به خطر خواهد انداخت. مالچ ماده نفتی و دارای ترکیبات آروماتیک و کشنده است که باعث میشود نهتنها گونههای موجود از بین برود بلکه گونههای جانوری و از همه مهمتر پوسته بیولوژیکی تپههای ماسهای از بین برود.
پوسته بیولوژیکی، متشکل از میکروارگانیسمها، ریشهها، مواد آلی و بذر گیاهان است که با مالچپاشی از بین میرود.مالچی که امسال به مانند 50سال اخیر در کشور استفاده میشود نفتی و سیاه رنگ است.
البته قرار بود امسال مقدمات استفاده از مالچ بیولوژیک و یا مالچی که با استانداردهای سازمان محیطزیست هماهنگ باشد فراهم شود؛ ولی با وجود اینکه مالچ نفتی تأییدیه آزمایشگاه مرجع ستاد ملی مبارزه با گردوغبار را نگرفته است قرار شد بهدلیل کمبود وقت و به توافق نرسیدن سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها همچنان از مالچ نفتی برای کانونهای گردوغبار در سال 98استفاده شود. معمولا فرصت مالچپاشی کوتاه است و عملیات آن در ابتدای آبان و اواخر مهر انجام میشود. امسال، فرصت کوتاهتر است چرا که براساس مصوبات سازمان برنامه و بودجه، از 1/1/99دیگر نمیتوان از هیچ مالچی بدون تأیید سازمان محیطزیست در هیچ نقطهای از کشور استفاده کرد.
ایجاد پارک ملی با توقف چرای داممالچ نفتی سیاهرنگ میزان نور بیشتری جذب میکند و در نتیجه روزهای داغ بیشتری برای خوزستان گرمسیر ایجاد میکند. بهگفته حسین آخانی، در سرزمینی که براساس اعلام سازمان هواشناسی تابستانهایش دمای هوا حتی دو متر بالاتر از سطح زمین تا 50درجه سانتیگراد میرسد، سیاه کردن زمین با مالچ دمای محیط را بهشدت افزایش میدهد. این کار قدرت انعکاس نور در شنزارها را از بین میبرد و انرژی و گرمای خورشید را تا عمق زمین منتقل میکند در نتیجه هر حیاتی که در این منطقه باشد از بین میرود.
انجام مالچ یک کار کاملا غیرعلمی است و مشابه آن را نمیتوان درهیچ جای دنیا دید.او با اشاره به اینکه کسانی از مالچپاشی حمایت میکنند که سابقه کار در حوزه محیطزیست ندارند و با عقبه وزارت کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع آمدهاند میگوید: مدیران روشی را ادامه میدهند که جز تخریب محیطزیست و از بین بردن گونههای گیاهی و جانوری و میکروارگانیسمهای منطقه دستاوردی نخواهد داشت. گردوغبار خوزستان منشأ رسوبی دارد و ماسههای شنزارها دانه درشتتر هستند. ریزگرد در خوزستان در اثر خشک شدن تالابهای بسیار در خوزستان بهوجود میآید. متهمکردن تپههای ماسهای به ایجاد ریزگرد، انحراف افکار عمومی از یک مسئله کاملا علمی است.
منافع چهکسی در میان است؟
با خشکشدن تالابها و احداث سدهای متعدد در حوضههای آبریز استان خوزستان زمینه بروز ریزگرد فراهم شده است بهطوری که چند سالی است که با راهاندازی ستاد ملی مبارزه با گردوغبار و اختصاص بودجههای کلان، دولت بهدنبال استفاده از همه توان دستگاههای اجرایی برای کاهش روزهای پرگردوغبار در شهرهای بزرگی چون اهواز است؛ روزهایی که در آن مردم برای مدت طولانی در حسرت آسمان آبی در خانههایشان میمانند.
به اعتقاد این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، بهنظر میرسد منافع مالی عدهای ایجاب میکند این منطقه مالچپاشی شده و گونه مهاجم کهور آمریکایی کاشته شود. او میگوید که برای کنترل ماسه، حتی ماسه روان جلوگیری از چرای دام ضروری است و اگر فقط 2 سال جلوی تخریب پوشش گیاهی گرفته شود، میتوان یک پارک ملی بینظیر بهدست آورد بهطوری که همگان از پتانسیل گردشگری آن استفاده کنند.
حمایت قضایی«بیتکوصر» نام شنزاری قدیمی است که با وجود دستور دادستان خوزستان، در روزهای اخیر مالچپاشی شده است. این منطقه در میان نامهنگاریهای بین سازمان حفاظت محیطزیست، دادستانی، ستاد ملی مبارزه با گردوغبار و سازمان جنگلها و مراتع رو به نابودی است.طبق ماده 66قانون آیین دادرسی کیفری، سازمانهای مردمنهادی که اساسنامه آنها در زمینه حمایت از محیطزیست، منابع طبیعی و حمایت از حقوق شهروندی است، میتوانند نسبت به جرائم ارتکابی در زمینههای مختلف اعلام جرم کنند و در تمام مراحل دادرسی شرکت کنند.
در هفتههای اخیر دادخواهی فعالان محیطزیست این منطقه، بهدست دادستان رسید و او دستور توقف مالچپاشی را صادر کرد.در این منطقه گونههای منحصر به فردی چون خروس کولی زندگی میکنند که به مانند یوزپلنگ رو به انقراض است. محمدباقر موسوی، محیطبان این منطقه درباره این منطقه میگوید: منطقه بیت کوصر کانون گرد وغبار نیست. برخی دوستان که دانش اکولوژی ندارند، به اشتباه تصور میکنند که شنزارها کانون گردوخاک هستند.
زیستبوم شنزاری تابع یک نظام اکولوژیک است. شاید شما در نگاه اول تپههای لخت و عاری از گیاه را ببینید ولی این تپهها خود عامل حیات گیاهان و محل زندگی گونههای کمیاب جانوری است. گیاهانی مانند «آفتابپرست شندوست»، «حلمه» و «چیپ چاپ» در این منطقه رشد میکنند که فقط خاستگاه شنزاری دارند و نمیتوانند در جای دیگری رشد کنند.ماسهزارها را از آن جهت که میتوانند میلیونها لیتر آب باران در خود ذخیره کنند به دریاچه یا تالاب تشبیه کردهاند.
ریختن مالچ نفتی به روی تپههایی که بهطور طبیعی اجازه تبخیر آب را نمیدهد همچنین بهمعنای از بین بردن اکوسیستمی است که مسئولیت تامین آبهای زیر زمینی در این منطقه را دارد. صد درصد آب باران در شنزارها جذب میشود و در پایین دست تپهها گیاهان بومی و شندوست را که هزاران سال است در منطقه میرویند سیراب میکند.
به گفته این محیطبان شما هیچ وقت در اکوسیستمهای شنزاری، روانآب نمیبینید چون بافت شنزار همه آب را جذب میکند. وی با اشاره به اینکه در شنزارهای فکه تا بستان و شوش گونههای کمیابی زندگی میکنند گفت: افعی شاخدار عربی، آگامای سر وزغی، بوای شنی خوزستانی، مارمولک کرمیشکل زادرونی، سوسمار خاردم، عقاب مارخور، سوسمار انگشتشانهای اشمیت و اسکینک ازجمله حیات جانوری در این منطقه است.
در این زیستگاه، مورچه غذای سوسمار انگشتشانهای اشمیت است، این گونه را هوبره میخورد و هوبره را پرندههای شکاری بالابان و بحری شکار میکنند. این چرخه حیاتی است که در ماسهزار حاکم است و کوچکترین اجزای آن در برابر مالچپاشی از بین میرود.
نظر شما